توهمان خودِ خودِ شهریوری !
جمعه, ۶ شهریور ۱۳۹۴، ۱۲:۵۷ ب.ظ
مادر گفت : چطور قرار است تاب بیاورید دوری از هم دیگر را شما یک روحِ در دوپیکر ...؟شما دوخواهر ؟
داشت بغضم میگرفت
که
قرار است نبینمش
محکمتر ،
در آغوشم گرفت و گفت : با خودم میبرمش ...
+با من ازین عشق بازی ها نکن ، من اعتقاد دارم به کلماتی که جاری میشوند!
۹۴/۰۶/۰۶