بسم الله ...
موقعی که داشتیم می آمدیم در حرم حضرت سیدالکریم گفتم که حیرتها را کمی بنمایانید
بواسطه ی ایشان
بواسطه ی همان نفس ها
همان قدم ها
حتی اسم او را هم گفتم ...
گفتم که بدانند میدانم که اهل دل اند
اگر دل بدهی
البته
بقول زهرا اگر دلی داشته باشی برای دادن ... و پس نگرفتن ...
حالا چند هفته ای میشود که دور مانده ام از حرم سیدالکریم
از آن قدم ها ، نفس ها ، اسم بردنها
حالا
هرروز ،این گوشه از دنیا ،حیرت می بینم
باورت نمیشود ولی حیرت می بینم...
از خانم خانم گفتن های آقای' ه '
تا عشق بازی های خوابگاه و
بی پرده ،آشکار گفتن های زهرا
از اینکه تو را دیده و نشناخته
از اینکه از خاطرش رفته ای بعد از آخرین لبخندت به او ...
بیا
و
اضافه کن بر حیرت های این چندوقت
دل بچه های خوابگاه عجیب ،حیرت میخواهد
حیرتی به وسعت ظهورت ...