ناشکرها به بهشت می روند ؟!
یا مَنْ هُوَ عالم بِکُلِّ شَىْءٍ
از آن 90درصدی که فاطمه سر نماز گفت و لبخند دوید و نشست روی صورتمان تا الآنِ صفر درصدش و نگرانی های هردویمان فهمیده ام که امتحان هایت سخت است ، فهمیده ام که باید پخته بشوم ، بقول دبیر ریاضی همه ما باید چلانده بشویم توی زندگی ... هیچ کس به من نگفت که حتی 90درصدش هم ،10درصد احتمالِ شکست دارد ، همه 90درصد را دیدند و به به و چه چه کردند و دلِ منِ بیچاره را خوش ! دلِ من باید به تو خوش میشد ، من باید تو را می آموختم از لحظه هایم ، از فرصت دادن هایت ، باید به تو اعتماد میکردم ...
از منِ هیچِ بی تو چیزی برمی آید ...؟
هیچ کاری ندارم که فاطمه معجزه دیده ، که من اصلا در حد و حدود فاطمه نیستم که فهمیدنی های او را بفهمم ،هیچ کاری ندارم که چند روز است از سرِ صبح که میدانم بعد از نمازِ مغرب و عشا" باید" حدیث کسا بخوانم، هِی دست دست میکنم و نگه میدارمش تا 12/5شب ،
من فقط چند روز است که اگر زیرلبم غرغر دارم توی دلم غوغاست که مگر تو این بنده ی کم طاقتِ نفهمت را نمی شناسی؟!
+منشر بشود یا نشود ؟ مسئله اینست !
موتوا قبل ان تموتوا..